دیکشنری
داستان آبیدیک
معوق کردن
english
1
general
::
delay, postpone
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
معنی دادن
معنی دار
معنی داشتن (معنی واضح)
معنی عام
معنی مصطلح
معنی نگار
معنی و مفهوم
معنی کردن
معهد
معهذا
معهود
معوج
معوض
معوق
معوق گذاردن
معوق کردن
معول
معونت
معکب
معکوس
معکوس فاصله نسلی
معکوس کردن
معکوسا
معیار
معیار ارزیابی
معیار ارزیابی برونداد
معیار ارزیابی فاصله
معیار اطلاع
معیار اقتصاد سنجی
معیار انتخاب
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید